رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

رادین گل پسر مامان و بابا

تولد مهدیار

  17 اردیبهشت تولد مهدیار خاله بود که شش سالش تموم شد و وارد 7 سالگی شد و سال دیگه میره کلاس اول....خاله با چند روز تاخیر براش تولد گرفت که شما همشو تقریبا  خواب ناز بودی و بغل مادر.... مهدیار جان ایشالا 120 ساله بشی خاله .......   محمد حسام پسر خاله زهرا و از نوه های 90 بهار دختر داییت که الان یک سال و سه ماهشه یعنی 1 سال از تو بزرگتره زهرا (ندا) خاله فاطمه که 12 خرداد یک سالش میشه و از نوه های 90 ...
12 خرداد 1391

107 روزگی

سلام عزیزم عزیزم دیروز دمر روی متکا بودی که یهو دیدم برگشتی و به پشت شدی و این اولین غلت تو شد روز پنج شنبه یازدهم خرداد....ولی همچنان داری برای از پشت به حالت دمر شدن تلاش میکنی.....   دیگه خیلی خوب میتونی سر و سینتو از زمین جدا کنی قربون خندهات عسلم     ...
12 خرداد 1391

102 روزگی

دیگه داری حسابی تلاش میکنی تا دمر بشی ولی هنوز تلاشت به نتیجه نمیرسه فدات شم و تو وقتی خسته میشی میزنی زیر گریه ........عکسهاشم میزارم واست   عزیزم چند شب پیش فهمیدم یکی از دوستای خوب مامان یه نی نی توی دلش داره.....دعا کن به سلامتی دنیا بیاد.... ان شاالله...خیلی خوشحال شدم.... ...
7 خرداد 1391

سه ماهگی

پسر عزیزم سه ما از با تو بودن گذشت...٩٠ روز از بهترین روزای زندگی من.........نود روز که هر وقت چشمامو باز کردمو تو رو کنار خودم دیدم سرشار از یه حس تازه شدم...یه حسی که فقط با بودن تو درکش کردم.....سه ماه که هر لحظش خدا رو شکر کردم به خاطر اینکه منو لایق مادر شدن و لایق داشتن تو کرده نازنینم.....شکر کردم که فرشته کوچولوم سالمه.......عزیزم خنده هات منو تا آسمونا میبره........ و اما احوالات تو در این مدت خیلی وقته می خندی و مدتیه که ذوق میکنی و یه خورده خنده هات صدادار شده البته بعضی وقتا هااااااااا قربون خنده هات و دهن بی دندونت مامان غیر از یه روز که اندککی تلاش واسه دمر شدن کردی دیگه بعدش یادت رفت و اصلا دیگه تلاش نمیکنی حسابی عاش...
7 خرداد 1391